اهميت شخصيت شناسي

موضوع شخصيت ­شناسي و خودشناسي از مفاهيمي است كه هميشه تازگي داشته و براي همه جذابه. اما تا به حال فكر كرديد كه چرا همه ما نسبت به اين مباحث شوق زيادي داريم؟ حتي خيلي از ما كه حوصله مطالعه نداريم باز هم نسبت به خوندن اين مطالب مشتاقيم و نمي­تونيم بي­تفاوت از كنارش بگذريم.

در طول قرن ها بر روي اين كره خاكي انسان­هاي متفاوتي اومدند و رفتند. آدم­هايي كه شايد خيلي وقت­ها به نظر شبيه هم باشند اما تفاوت­هاي عميقي در عين شباهت با هم دارند. كساني كه مطمئناً در بره ه­ايي از زندگي دچار اين سردرگمي شدند كه كي هستند و قراره كي باشند؟!

شايد خيلي­هامون فكر كنيم خودمون رو مي­شناسيم اما حتماً تجربه اين رو داشتيد كه بر حسب يك اتفاق در يك موقعيت جديد قرار گرفتيد و از پس كارهايي براومديد كه هيچ وقت حتي فكرش رو هم نمي­كرديد روزي تجربه ­شون كنيد؛ اون هم با موفقيت!!

اينجاست كه مشخص مي­شه شخصيت پيچيده ما غالباً براي خودمون هم ناشناخته است و از استعدادهامون اطلاع درستي نداريم.

لذت كشف ناشناخته­ ها، كند و كاو و تلاش براي روشن كردن نقاط تاريك درون خود، باعث مي­شه اين قبيل موضوعات همواره از تازگي و جذابيت بالايي برخوردار باشند.

همونطور كه مي­دونيم خودشناسي انقدر اهميت داره كه اون رو راه رسيدن به خداشناسي دونستند.

با اين مقدمه مي­خواهيم بريم سراغ اينكه براي انتخاب­هاي مهم زندگي مثل انتخاب رشته تحصيلي، انتخاب شغل و در يك كلام براي ساختن آينده­ مون چقدر مهمه كه خود و شخصيتمون رو درست بشناسيم.

چطور شخصيتم رو بشناسم؟

قبل از هر چيز بايد بگيم كه شناخت شخصيت هم مثل هر كار سخت ديگه توي اين دنيا، چيزي نيست كه يك شبه حاصل بشه. رسيدن به شناخت صحيح از خود نياز به اين داره كه همواره درباره خودمون و علت رفتارهامون تفكر كنيم. اما مسلماً براي اين كار هم راه­هايي وجود داره كه ما رو با سرعت بيشتري به مقصد مي­رسونه.

1. به سراغ خبره ­ها بريد

اولين و بهترين راه براي شناختن تيپ شخصيتي اينه كه پاي صحبت كساني بنشينيم كه به تيپ شخصيتي خودشون آگاهند. اين افراد درباره نگرش­ها، علائق، عواطف و احساسات خودشون در زمينه ­هاي مختلف زندگي صحبت مي­كنند و ما مي­تونيم نقاط اشتراك و افتراق خودمون رو با اونها بسنجيم. مي­تونيم تا حد زيادي متوجه بشيم كه با تيپ شخصيتي اونها احساس نزديكي مي­كنيم و دركشون مي­كنيم يا اينكه به لحاظ شخصيتي در فاصله دوري از اونها قرار داريم. مشكلي كه در اين راه وجود داره پيدا كردن آدم­هايي است كه به خوبي نسبت به خود شناخت دارند. شركت كردن در كلاس­هاي شخصيت­ شناسي كه افراد با تيپ­ هاي شخصيتي مشخص ويژگي­هاي خودشون رو براي ديگران شرح مي­دند مي­تونه ما رو در معرض ارتباط با اونها قرار بده. اين روش نسبت به ساير روش­ها شناخت عميق­تر و صحيح­تري رو براي ما به دنبال داره؛ چرا كه نقش مربي در اين كلاس­ها اينه كه به ما كمك كنه تا بدون ترس از قضاوت شدن به وسيله ديگران، ويژگي­هاي خودمون رو شرح بديم و از تظاهر و نقش بازي كردن! دور بشيم.

2. تست­هاي شخصيت رو امتحان كنيد

راه ديگه­ اي كه مي­تونه تا حد قابل قبولي به شناخت ما از شخصيتمون كمك كنه، انجام تست­هاي مختلف روان­شناسي و شخصيت شناسي است كه اين روزها به راحتي در دسترس همگان قرار داره. تست­هاي مختلفي در اين زمينه وجود داره كه از جمله اونها مي­شه به تست شخصيت­ شناسي MBTI، تست شخصيت شناسي هالند، تست هوش چندگانه و ... اشاره كرد. هر كدوم از اين تست­ها شخصيت شما رو از زواياي مختلف مورد بررسي قرار مي­دند.

توجه! ... توجه!                                  

هيچ يك از تيپ­هاي شخصيتي بر ديگري برتري ندارند، بلكه هر كدوم داراي نقاط ضعف و قوت خاص خود هستند. بنابراين شناخت ما از تيپ شخصيتي خود به ما كمك مي­كنه تا بر نقاط قوت تمركز كرده و نقاط ضعف رو تا حد امكان رفع كنيم.

3. از خودتون بنويسيد!

شايد خيلي از ما قدرت اعجاب­ انگيز كلمات رو باور نداشته باشيم. اما پيشنهاد ما اينه كه حداقل يه بار امتحان كنيد؛ مطمئن باشيد چيزي رو از دست نمي­ديد. نكته مهم در نوشتن اينه كه راحت، بي ­تعارف و بدون ترس بنويسيد. مي­تونيد بعد از نوشتن، كاغذ رو پاره كنيد، بسوزونيد يا به هر نحوي نابودش كنيد! تا نگراني خونده شدن اون رو توسط ديگران نداشته باشيد. وقتي شروع به نوشتن مي ­كنيد متوجه مي­شيد خيلي چيزها رو درباره خودتون نمي­دونيد و اين شما رو وادار مي­كنه بيشتر و عميق­تر به خودتون فكر كنيد. شايد بپرسيد از چي بايد بنويسم؟ هيچ جواب مشخصي براي اين سوال وجود نداره. ذهنتون رو آزاد بذاريد و اجازه بديد قلم روي كاغذ روان و راحت حركت كنه. سخت ­ترين قدم براي انجام هر كار، اولين قدمه. پس اگر در شروع نمي­تونيد مطالب رو از ذهن روي كاغذ پياده كنيد نااميد نشيد. براي اينكه در نوشتن به شما كمك كنيم پيشنهاد مي­كنيم درباره خودتون به اين سوالات جواب بديد:

• به چه چيزهايي علاقه داريد؟
• از چه چيزهايي متنفر يا بيزاريد؟
• از تجربه كردن چه چيزهايي ترس داريد؟ بزرگترين ترستون چيه؟
• درباره خودتون به چه چيزهايي افتخار مي­كنيد؟ بزرگترين افتخارتون چيه؟
• نسبت به آدمي كه در گذشته بوديد چه تغييراتي داشتيد؟ به نظر خودتون اين تغييرات مثبت بوده يا منفي؟

و هزار و يك سوال ديگه كه ميشه به ليست بالا اضافه كرد...

نكته

يكي از دلايل اصلي اينكه نوشتن براي خيلي از ما سخته اينه كه تمايل داريم درست، اصولي، زيبا، آرمان­گرايانه و حتي گاهي پرطمطراق! بنويسيم. اما بايد بپذيريم كه وقتي درباره خودمون مي­نويسيم هر چه ساده ­تر، راحت ­تر و صادقانه ­تر بنويسيم، سريع ­تر و صحيح ­تر نتيجه مي­گيريم. بنابراين، از نوشتن كوچكترين و بي ­اهميت ­ترين چيزها هم غافل نشيد و از نحوه نوشتن خودتون خجالت نكشيد. قبول كنيد كه اين نوشته ­ها قراره از ذهن شما روي كاغذ بياد فقط و فقط براي اينكه فضاي ذهن خلوت بشه و به شناخت درست برسه.

شناخت شخصيت و انتخاب­هاي مهم زندگي

شخصيت و دوران كودكي

مي­دونيم پايه شخصيت فرد تا سن هفت سالگي شكل مي­گيره و اين نشون دهنده دوران فوق ­العاده بااهميت كودكيه كه متاسفانه خيلي از والدين متوجه اين اهميت نيستند و به دليل مشغله­ هاي زندگي از كودك خودشون دور شدند؛ اون هم در روزهاي حساسي كه كودك تلاش مي­كنه با دنياي پر از هياهو ارتباط بگيره و همواره مشغول امتحان كردن راه­ هاي جديد، تجربه كردن، گرفتن بازخورد و يادگيريه.

والدين بايد بپذيرند كه رفتارهاي اونها خواه ناخواه تاثير مستقيم بر شكل­ گيري شخصيت كودك داره. عكس­ العمل والدين وقتي رفتار نادرستي از كودك مي­ بينند، نوع تشويق كردن كودك زماني كه به موفقيتي دست پيدا مي­كنه، نحوه برخورد اونها با موانع و مسائلي كه كودك رو درگير مي­كنه، بايدها و نبايدهايي كه در مسير رشد به كودك منتقل مي­شه، همه و همه دست به دست هم داده و به مرور زمان بخش­هاي مختلف شخصيت كودك رو شكل مي­ده.

هرچند مقوله وراثت در شكل­ گيري شخصيت فرد تأثير غيرقابل انكاري داره و ميشه گفت يك عامل نسبتاً غيرقابل كنترل محسوب ميشه اما محيط هم به عنوان يك عامل مهم، تأثير بسزايي در اين فرايند داره كه تا حد زيادي قابل كنترله. بنابراين والدين بايد با ايجاد محيطي امن و مناسب و همچنين با كسب آگاهي در زمينه انواع تيپ ­هاي شخصيتي و نحوه شكل­ گيري اونها، كودك رو از آسيب­هاي شخصيتي و رواني حفظ كنند. چرا كه هر يك از رفتارهاي اشتباه اونها مي­تونه در آينده به صورت بيماري­ها و مسائل روحي رواني از جمله خشم، اضطراب، وسواس، ترس، عدم اعتماد به نفس، عدم عزت نفس و ... در كودك بروز كنه. اينجاست كه وقتي به بررسي عميق شخصيت خودمون مي­پردازيم، در ريشه­ يابي هر يك از رفتارهامون ممكنه به جايي در دوران كودكي برسيم.

شخصيت و انتخاب رشته تحصيلي

بدون شك يكي از انتخاب­ هاي مهم و تعيين ­كننده در زندگي ما، انتخاب رشته تحصيلي و دانشگاهي است كه اگه نسبت به اون بي ­توجه باشيم ممكنه بهترين سال­هاي عمرمون رو صرف رشته ­اي كنيم كه اصلاً با شخصيت ما سازگاري نداره و ما وقتي با اين واقعيت مواجه مي­شيم كه براي جبران ممكنه دير شده باشه.

درسته كه سازگاري تحصيلات ما با علايقمون منجر به رضايت بيشتر و در نتيجه موفقيت ما خواهد شد، اما در انتخاب رشته تحصيلي علاوه بر توجه به علائق بايد به توانايي­ ها و مهارت­هاي ذاتي خودمون هم توجه كنيم. اين يعني شايد ما به تحصيل در رشته ­اي علاقه­ مند باشيم اما موفقيت در اون رشته مستلزم داشتن توانايي­ هاي جسمي و روحي خاصي هست كه بايد از وجود اونها در خودمون مطمئن بشيم. بايد بدونيم كه هر كدوم از رشته ­هاي تحصيلي نيازمند چه مهارت­هايي است. بعضي رشته­ ها مهارت­هاي فني و عملي رو مي­ طلبند، بعضي مهارت­هاي ارتباطي و برخي ديگه مهارت­هاي ذهني.

به مرور كه دوران كودكي رو پشت سر مي­گذاريم و بزرگ و بزرگ­تر ميشيم، تصميم ­ها و دوراهي هاي زندگي هم پيچيده ­تر و دشوارتر ميشه. انتخاب­ هاي مبتني بر شناخت خود نه تنها ما رو از حسرت و پشيماني نجات ميده بلكه منجر به پيشرفت تحصيلي بيشتر، پيشرفت شغلي ملموس ­تر، فعاليت موثرتر، خلاقيت بالاتر، ثبات رواني و عاطفي دلپذيرتر و توسعه فردي محسوس­تر خواهد شد.

شخصيت و انتخاب شغل

همه ما دوران تحصيل رو با تلخي­ها و شيريني­ هاش پشت سر مي­گذاريم به اميد اينكه بعد از دوران فراغت از تحصيل در شغلي كه متناسب با دانش و مهارت و آموزه­ هاي علمي ماست مشغول به كار بشيم. اما وقتي با واقعيت دنياي كار مواجه مي­شيم اهميت انتخاب مبتني بر شناخت از خود و مهارت­هامون رو متوجه مي­شيم.

بهتر نبود زماني كه در دبيرستان انتخاب رشته مي­كرديم با دقت بيشتري به خود و علايق و توانايي ­هامون توجه مي­كرديم؟ و يا حتي برگرديم به دوران كودكي كه اگر استعدادهامون به درستي كشف مي­شد شايد شروع يك رشته ورزشي يا هنري موفقيت­هاي خيلي بيشتري رو برامون به ارمغان مياورد.

شغل­ هاي مختلف هم مانند رشته ­هاي تحصيلي هر كدوم ويژگي­هاي خاصي رو مي­ طلبند. آيا نوع شغل بيشتر نياز به فعاليت­هاي ذهني داره يا فعاليت­هاي عملي؟ آيا محيط شغل يك محيط شلوغ و پر ارتباط است يا محيطي خلوت و ساكت؟ آيا سرعت عمل در تصميمات مربوط به اون شغل اهميت بيشتري داره يا دقت و احتياط؟ آيا فعاليت ­هاي شغل به صورت فردي انجام مي­شه يا گروهي؟ و مسائل بسياري كه بايد هنگام انتخاب شغل از تطابق اونها با ويژگي­هاي ذاتي و دروني خودمون اطمينان حاصل كنيم تا از موقعيت شغلي خود رضايت داشته باشيم و در نتيجه اين رضايت روز به روز موفق­ تر باشيم.

يادمون نره هر كدوم از ما هم منحصر به فرديم؛ يعني يك ويژگي، يك استعداد، يك توانايي يا مهارت در ما وجود داره كه ما رو از سايرين متمايز مي­كنه؛ و اين يعني اگر به درستي متوجه تمايز خودمون با ديگران بشيم مي­تونيم با سرمايه­گذاري صحيح زمان و هزينه به نقطه­اي برسيم كه شايد فقط در روياهامون تصور مي­كرديم.

بنابراين اگر در معرض انتخاب ­هاي مهم زندگي هستيد بهتره با صرف وقت كافي براي شناخت درست توانايي­ هاي بالقوه و بالفعل خود تصميم ­هايي بگيريد كه امكان موفقيت رو براتون چندين برابر مي­كنه.

از اساتيد خبره استاد سلام در حوزه مشاور تحصيلي، تدريس خصوصي براي استعداد سنجي فرزندانتان كمك بگيريد. مجموعه 30 هزار نفري اساتيد استاد سلام در كنار شما هستند تا در زمينه هاي مختلف تحصيلي به فرزندان شما كمك كنند تا نيازهاي آموزشي آن ها را برطرف كنند.